سوّم شخص مفرد؛ فعل ماضی.

حالتی است که در آن انجام کار را به شخصی که {غایب} است؛ نسبت می دهیم.

منظور از غایب یعنی کسی که کنار ما حضور نداشته باشد و ما درباره (او ) صحبت  می کنیم. مانند:         او رفت   « هوَ ذَهَبَ ، هیَ ذَهَبَتْ »

حالتِ سوّم شخص مفرد فعل ماضی فارسی:

فعل فارسی این حالت برای(مذکر و مونث) به شکل، یکسان بکارمی رود. پس(تنها یک حالت دارد)

 این حالت شناسه فعل ندارد

حالتِ سوّم شخص مفرد در حقیقت ( ریشه فعل ) است؛ و بقیه حالت ها را با اضافه کردنِ شناسه افعال به آخر این حالت می سازیم.


حالتِ سوّم شخص مفرد فعل ماضی عربی:

فعل عربی سوّم شخص مفرد برای یک فرد مذکر جدا و برای یک فرد مونث جدا بکار می رود.(دو حالت دارد)

1). سوّم شخص مفرد مذکر   2). سوّم شخص مفرد مونث  

1). سوّم شخص مفرد مذکر : در این حالت انجام کار را به یک فرد مذکر (غایب)نسبت  می دهیم.مانند:   (کَتَبَ ، ذَهَبَ ) 

 این حالت شناسه فعل ندارد

تنها این حالت از بین حالت های 14گانه فعل ماضی عربی است که شناسه فعل ندارد؛چون خودش ریشه فعل است. و معمولاً (ریشه یک فعل  عربی سه حرفی است)

{بقیه حالت ها را با اضافه کردن شناسه افعال به آخر آن می سازیم}

1). سوّم شخص مفرد مونث :در این حالت انجام کار را به یک فرد مونث (غایب)نسبت  می دهیم.مانند:   (کَتَبَتْ ، ذَهَبَتْ )

شناسه فعل سوّم شخص مفرد مونث ( تْ ) است؛که به آخر ریشه اضافه می شود.

مانند:  کَتَبَ + تْ = کَتَبَتْ


ضمایر منفصل و متصل :(سوّم شخص مفرد{او} (_َش)  .  {هوَ ،هیَ} (ـهُ ، ـها )

ضمیر منفصل(جدا)؛این حالت در فارسی{او} و ضمیر متصل آن (_َش) است.

مانند:   او درسش را نوشت.

ضمیرمنفصل سوّم شخص مفرد مذکر، در عربی{هوَ} و ضمیر متصل آن (ـه) است.

مانند:  هوَ  کَتَبَ درسَهُ  (او درسش را نوشت)

ضمیرمنفصل سوّم شخص مفرد مونث، در عربی{هی} و ضمیر متصل آن (ـها) است.

مانند:  هیَ  کَتَبَتْ درسَها  (او درسش را نوشت)

فعل و ضمایر منفصل و متصل حالتِ (سوّم شخص مفرد) در فارسی و عربی

فن ترجمه درس ششم ( الْجُمَلاتُ الذَّهَبیَّةُ )

 به دو عبارت زیر، که از جملاتِ طلایی درس ششم انتخاب شده با دقت نگاه کنید.

1). مَنْ زَرَعَ الْعُدوان حَصَدَ الْخُسران .

( هرکس دشمنی بکارد زیان درو می کند.)

2).الْمُسلِمُ مَن سَلِمَ الناسُ مِن لِسانِهِ و یَدِهِ.

( مسلمان کسی است که مردم از زبان ودستش سالم بمانند)

چنانکه می بیند در جمله اول کلمه (مَنْ) به معنی هر کس ترجمه شده

و در جمله دوّم کلمه (مَنْ) به معنی کسی که ترجمه شده است.

دلیل این تفاوت ها در ترجمه چیست؟

کجاباید(مَنْ) را به معنی هرکس و کجا باید به معنی کسی که ترجمه نمود؟

اصلاً ما چند نوع (مَنْ) در عربی داریم؟

اگر می خواهید جواب این سوالات را بدانید؛ پس بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

                                            

* شما می توانید نظرتان را در مورد مطالب بالا از قسمت ثبت نظرات وبلاگ ارسال نمائید.*

باتشکر