اوّل شخص و دوّم شخص مفرد فعل ماضی و ضمایر آن در عربی و فارسی

فعل ماضی:

چنانکه می دانید کلمه درعربی و فارسی، برسه نوع است.1)اسم 2)فعل 3)حرف

ما در چهار درس اوّل کتاب عربی پایه هفتم ، با اسم و انواع آن آشنا شدیم.

تعریف اسم:

اسم کلمه ای است که برای نامیدن شخصی یا چیزی ( علیٌّ ، مِنْضَدَةٌ و...) و یا برای اشاره به کسی یا چیزی {اسم های اشاره}،( هذا ذلک و...) و یا برای پرسش از کسی یا چیزی  { اسم های پرسشی}،  ( مَنْ أیْنَ و...) بکار می رود.(در اسم زمان وجود ندارد)

از درس پنجم تا پایان درس دهم، ، با نوع دوّم کلمه یعنی (فعل) آشنا می شویم.

تعریف فعل:

فعل کلمه ای است که انجام شدن و وقوع کاری را در یکی از زمانهای(گذشته- حال آینده) نشان دهد.      (در فعل زمان وجود دارد)

 کَتَبَ (نوشت، زمان گذشته)- یَکْتَبُ (می نویسد، زمان حال)- سَیَکْتَبُ( خواهد نوشت، زمان آینده)

تعریف فعل ماضی:

کلمه ای است که انجام شدن و واقع شدن کاری را ،در زمان گذشته نشان می دهد.

مانند فعل: ( کَتَبْتُ = نوشتم).{ نوشتن یک کار است ، و دارای یک زمان ، یعنی گذشته)

فعل های ماضی فارسی و عربی

هر فعل ماضی در فارسی به 6 حالت یا صورت بیان می شود. که در اصطلاح به هر یک از آن حالت ها (صیغه) می گویند.

 هرفعل ماضی درعربی به 14حالت یا صورت بیان می شود، به اصطلاح فعل ماضی عربی14 صیغه دارد .

تصویر زیر حالت های مختلف فعل ماضی (رفت = ذَهَبَ) را در فارسی و عربی نشان می دهد.

سوال

چرا تعداد حالت های یک فعل ،در فارسی و عربی اینقدر با هم متفاوت است؟!!

چرا فعل ماضی فارسی6حالت دارد .درحالیکه همان فعل در عربی 14حالت؟

جواب:

زیرا فعل هادر فارسی برای (مذکر و مونث)یا(مفرد،مثنی،جمع) یکسان بکار می روند.

به عنوان مثال:

 فعل (نوشتی) را می توانیم مشترکاً هم برای یک مرد بکار ببریم و هم برای یک زن.

و فعل(نوشتند)را می توانیم هم برای دو مرد و هم دو زن و هم برای چند مرد و یا چند زن مشترکاً بکارببریم.

اما فعل های عربی به این دلیل 14 حالت دارند که،بسیاری از این فعل ها در عربی برای یک فرد (مذکر) جدا و برای یک فرد (مونث) نیز جدا بکار می روند.

همچنین برای (مثنی) جدا و برای (جمع) نیز جدا بکار می روند.

توجه:

قبل از ورودبه موضوع درس(حالت های مختلف فعل ماضی) به دو نکته مهم  توجه کنید.

1).بیشتر فعل های ماضی ،چه فعل فارسی و چه فعل عربی از دو بخش تشکیل شده اند.

در حقیقت حالت های مختلف فعل ماضی، با اضافه کردن (شناسه فعل) به ( ریشه فعل) ساخته می شوند.و کار اصلی ما(یادگیری شناسه فعل هریک از این حالت هاست)

2). تمام فعل ها در عربی معمولاً یک ریشه سه حرفی دارند. مانند:

جَلَسَتْ (جَلَسَ)

کَتَبْنَ   (کَتَبَ)

 نام حالت های مختلف فعل ماضی فارسی. ( عربی )

ما دراین درس باحالت(اوّل شخص مفرد ،دوّم شخص مفرد)فعل ماضی آشناخواهیم شد.


1). اوّل شخص مفرد:

در این فعل شخص انجام کاری را به خودش نسبت می دهد.در عربی نام این فعل   (متکلم وحده) است.

(متکلم= گوینده) و (وحده=تنها) یعنی یک گوینده بگوید من این کار را انجام داده ام.

این حالت از فعل برای (مذکر ،مونث) چه در فعل فارسی وچه در عربی یکسان است.

شناسه فعل اوّل شخص مفرد در فعل فارسی( م ) است ودر فعل عربی (تُ) که به آخر ریشه فعل     {سه حرف اصلی فعل} اضافه می شود.

2). دوّم شخص مفرد:

حالتی است که با یک نفر شخص حاضر صحبت می کنیم و انجام کار (فعل) را به او نسبت می دهیم.

تنها فعل فارسی این حالت، برای مذکر و مونث یکسان بکار می رود.(تنها یک حالت دارد)

شناسه فعل دوّم شخص مفرد در فعل فارسی( ی) است که به ریشه فعل اضافه می شود.

فعل عربی دوّم شخص مفرد برای(مذکر،مونث) جدا جدا بکار می رود.(دو حالت دارد)

الف). دوّم شخص مفرد مذکر:

شناسه فعل(تَ ) است که آن را به آخر ریشه فعل(سه حرف اصلی فعل) اضافه می کنیم.

ب). دوّم شخص مفرد مونث:

شناسه فعل(تِ ) است که آن را به آخر ریشه فعل(سه حرف اصلی فعل) اضافه می کنیم.


ضمیر:

تمام  حالت های مختلف فعل ها فارسی و عربی دارای ضمیر هستند.

ضمیر کلمه ای است که جانشین اسم می شود و از تکرار مجدد اسم در جمله جلوگیری            می کند.

مانند:  ( من به کتابخانه رفتم و درسم را نوشتم)

در جمله بالا دو ضمیر وجود دارد که جانشین اسم گوینده شده است( من) و (م)

مثال:  ( أنا  ذَهَبْتُ الی الْمَکْتَبَةِ و کَتَبْتُ دَرسی )

درجمله عربی بالا دو ضمیر وجود داردکه جانشین اسم گوینده شده است( أنا) و (ی)

تعدادضمایر فعل های فارسی 6 تا است.( به تعداد فعل های ماضی فارسی)

تعدادضمایر فعل های عربی 14 تا است. ( به تعداد فعل های ماضی در عربی)



هر فعل فارسی و عربی دو ضمیر مخصوص به خود را دارد.

1). ضمیر منفصل    2 ). ضمیر متصل

1). ضمیر منفصل (جدا):ضمیری است که به کلمه نمی چسبد و جدا از فعل می آید.

2). ضمیر متصل : ضمیری است که به آخر کلمه می چسبد.

ضمیر منفصل اوّل شخص مفرد، فعل فارسی (من)است و در عربی (أنا)=من فارسی

ضمیر متصل اوّل شخص مفرد، فعل فارسی (م)است و در عربی (ی) = م فارسی

مانند:  ( من به کتابخانه رفتم و درسَم را نوشتم)

مثال:  ( أنا  ذَهَبْتُ الی الْمَکْتَبَةِ و  کَتَبْتُ دَرسی  )

 

ضمیر منفصل دوّم شخص مفرد، فعل فارسی (تو)است. وضمیر متصل (_َت،تو)فارسی

و ضمیر منفصل دوّم شخص مفرد مذکر عربی (أنْتَ).وضمیر متصل (کَ)= _َت،تو فارسی

و ضمیر منفصل دوّم شخص مفرد مونث عربی(أنْتِ).وضمیر متصل (کِ)= _َت،تو فارسی


                              


مانند: ( ای دانش آموز آیا تو به کتابخانه رفتی ودرسَت را نوشتی)

مثال: ( ایُّها الطّالِبُ  هَل أنْتَ ذَهَبْتَ الی الْمَکْتَبَةِ و  کَتَبْتَ دَرسَکَ) دوّم شخص مفرد مذکر

مثال: (ایُّتها الطّالِبَةُ  هَل أنْتِ ذَهَبْتِ الی الْمَکْتَبَةِ و کَتَبْتَ دَرسَکَ) دوّم شخص مفرد مونث

در پایان در تصویر زیر مروری می کنیم برضمایر و فعل های اوّل شخص و دوّم شخص مفرد.



بعد از سه کلمه ( ایُّها – ایَّتُها – یا ) در جمله اسم می آید.

بعد از (ایُّها) اسم مذکر می آید. مانند:( ایُّها الطّالبُ )

بعد از (ایَّتُها) اسم مونث می آید. مانند: (ایَّتُها الطّالِبَةُ)

بعد از (یا) اسم مذکر و یا مونث می آید. مانند: (یا الطّالبُ ). (یا الطّالبَةُ )

وبعد از این سه کلمه( ایُّها – ایَّتُها – یا )فعل جمله به صورت دوّم شخص می آید.

مانند:

( ایُّها الطّالبُ هَل کَتَبْتَ دَرسَکَ؟ ) - ( ایَّتُها الطّالبَةُ هَل کَتَبْتِ دَرسَکِ؟ )

(یا الطّالبُ هَل کَتَبْتَ دَرسَکَ؟)  -     (یا الطّالبَةُ هَل کَتَبْتِ دَرسَکِ ؟)

دقت کنید در جملات عربی اسم ( یاضمیر) و فعل باید مطابق هم باشند.

در جواب به سوالاتی که در سوال آن از فعل(دوّم شخص مفرد) استفاده شده باشدباید در جواب از فعل (اوّل شخص مفرد) برای پاسخ استفاده نمود.

مانند:

ایُّها الطّالبُ هَل کَتَبْتَ دَرسَکَ؟ نَعَم کَتَبْتُ

ماذا غَسِلْتِ؟ غَسِلْتُ ملابِسی


* شما می توانید نظرتان را در مورد مطالب بالا از قسمت ثبت نظرات وبلاگ ارسال نمائید.*

باتشکر